مطلب امروز ما درباره "گیمیفیکیشن چیست" میباشد. چراکه در عصر امروز یکی از اصلیترین چالشهایی که هر بازاریاب و یا شرکتهای خدمات مارکتینگ، روبه رو میشوند، این است که چگونه صدای برند خود را به مشتریان برسانند؟ چه کاری انجام دهند تا تبلیغاتشان در خاطر افراد بماند؟
آن هم در جامعهای که تبلیغات گسترده، تعداد رقیبان و همچنین فرآیند مارکتینگ پیچیدهتر و پیشرفتهتر میشود و روز به روز در حال افزایش است. پس راهی وجود ندارد غیر از اینکه بگونهای صحبت کنید و فریاد بزنید که صدا به گوش مشتری برسد.
حال میخواهیم بدانیم از چه روشی استفاده کنیم که مخاطب را درگیر کنیم. زیرا اصلیترین چالش تبلیغات و مارکتینگ درگیر کردن مخاطب است.
پس با ما همراه شوید تا به شما بگوییم چگونه از اصلیترین سرگرمی بشر برای جذب مشتری و بازاریابی استفاده کنید. میتوانید حدس بزنید این سرگرمی چیست؟ اگر به بازی فکر کردهاید باید بگوییم حدس شما درست است. بله درست شنیدید بازی؛ بازیها از کودکی ما را سرگرم کردهاند. در این مقاله شما را آشنا میکنیم که چگونه از ساز و کار یک بازی در بیزینس خود استفاده کنید. مفهومی که برای این موضوع استفاده میشود، "گیمیفیکیشن" نام دارد.
گیمیفیکیشن چیست؟
قبل از تعریف آن جالب است بدانید که واژهی گیمیفیکیشن در سال ۲۰۰۳ توسط نیک پلینگ ابداع شد؛ اما محبوبیت خود را در سال ۲۰۱۰ یافت. هدف گیمیفیکیشن، بالاتر از سرگرم کردن کاربر است. در واقع هدف اصلی آن بازاریابی، برندینگ و آموزش است. اولین بار یک ایرلاین هوایی از این روش برای کسب و کارش استفاده کرد به این صورت که مشتریان به ازای مایلهایی که با هواپیما طی میکردند، امتیاز میگرفتند و مشتری میتوانست از این امتیازها در پروازهای بعدی برای خریدن بلیط استفاده کند.
گیمیفیکیشن (Gamification) به "بازی کاری"، "بازی سازی" و حتی "بازی وارسازی" در زبان فارسی ترجمه شده است؛ یعنی استفاده از اندیشه بازی، مکانیزمها، تکنیکها و المانهای بازی به ویژه بازیهای کامپیوتری در بسترهای دیگر (جز بازی) برای ایجاد شادی و افزایش اشتیاق کاربران، حل مسائل، بهبود فرآیندها و یادگیری.
چرا گیمیفیکیشن دوستداشتنی است؟
اولین دلیل سرگرمکننده بودن گیمیفیکیشن است! اغلب، گیمیفیکیشن و بازی را مفهومی مشترک برداشت میکنند اما اینها دو موضوع مختلف هستند. بازیها فرمی رقابتی دارند که با توجه به قوانین تعریف شده، مهارت کاربر در انجام آن بازی سنجیده میشود، اما بازیوارها بهترین بخشهای بازیها را در خود دارند و با بهکارگیری آن در زمینههای دیگر باعث تشویق کاربر به انجام رفتارهایی مشخص میشوند.
گیمیفیکیشن ما را وابسته میکند و اجازه میدهد امیال طبیعی انسانی خود را برطرف سازیم؛ مثل اجتماعی بودن، یادگیری، تسلط داشتن و پیروز شدن. گیمیفیکیشن سرگرمکننده است. رفتارهای مشخصی که سخت و کسلکننده به نظر میآیند، میتواند نشاطآور و دلپذیر شوند. ما تشویق میشویم تا فعالیتهای خاصی را برای رسیدن به جایزهای که در انتظارمان است، انجام دهیم.
جایزهها، باعث ترشح دوپامین در مغز میشوند. اندورفینها و دوپامین مسئول ایجاد حس لذت هستند و تجربههای مثبت بازی کردن، باعث ترشح آنها در مغز ما میشوند. ژاک پَنکسِپ، عصبشناس معروف گفته:
دوپامین، تحریک کننده مغز است و باعث میشود راههای جدید را کاوش کنیم تا به جایزهای از سوی محیط خود برسیم.
از این رو، گیمیفیکیشن یک منبع شادی است که به ما برای انجام فعالیتهای روزمره انگیزه میدهد. بازیوار کردن محصول میتواند تأثیری جدی روی کاربر داشته باشد.
ابزارهای مشترک در هر بازی:
-
هدیه دادن
-
قهرمان بودن
-
کلکسیون
-
نوستالژی
-
شهرت
-
پیدا کردن الگو
-
سوپرایز دفعه اول
شیوههای رایج گیمیفیکیشن
ابزارهای مشترک هر بازی را دریافتیم. اکنون میخواهیم روشهایی را که در گیمیفیکیشن میتوانیم برای جذب مشتری استفاده کنیم، نام ببریم:
-
جایزهها
این جمله را با دقت بخوانید "پنج نوشیدنی بنوشید، یک نوشیدنی مجانی دریافت کنید" خوشتان آمد! درسته. چون همه عاشق جایزه گرفتن هستند. این ابزاری است که در بازاریابی گیمیفیکیشن میتوان به بهترین نحو برای بهدست آوردن موفقیت استفاده کرد. یکی دیگر از روشهای جایزهدهی استفاده از گردونههای شانس است که مشتاقان زیادی دارد.
-
رقابتها
انگیزه برای پیروزی لزوماً براساس جایزه نیست. میتوان سیستمی را استفاده کرد که در آن پاداش به کاربران امتیازمحور باشد. با این شیوه، میتوان رقابتهای بیشماری را خلق کرد که به افزایش استفاده کاربران از خدمات شما میانجامد. به عنوان مثال Airbnb، ماهانه رقابتی را برگزار میکند که در آن به کاربران شانس اقامت در مکانهای منحصر بفرد در هر جای کره زمین را میدهد.
-
رأی دادن
با بهوجود آوردن این فرصت، به کاربران اهمیت آنها را متذکر میشوید. همچنین میتوان رقابتی را جهت جمعآوری ایدهها ایجاد کرد. افراد دوست دارند بدانند که نظراتشان اهمیت دارد.
-
سؤالات
کاربران را برای داشتن پاسخهای جدید به چالش بکشید یا سؤالاتی بپرسید که کاربران دریابند آنها چگونه رفتاری دارند.
ممکن است شما هم برای رسیدن به موفقیت مد نظرتان شکست خورده باشید. ما به شما پیشنهاد میکنیم که یکبار دیگر تلاش خود را با هدف smart امتحان کنید.
نمونههای استفاده از گیمیفیکیشن در عمل:
-
مسابقه اینستاگرامی Heineken US Open
در سال 2013، Heineken مسابقهای را برای یک حساب اینستاگرامی خاص برپا کرد. بازاریابها بیش از 200 عکس قرار داده بودند که از ترکیب و در کنار هم قرار گرفتن آنها، یک تصویر تکه تکه و موزاییکی ایجاد شد که تماشاچیان یک مسابقه تنیس را نشان می داد.
این مسابقه سه روز به طول انجامید و هفت رویداد را به نمایش گذاشت. باعث شد بیش از 1500 کاربر در این بازی مشارکت کنند. به Heineken اعلام کرد: که شمار فالوورهایش بیش از 20% افزایش پیدا کرده است. اگر چه این بازی شکار عکس پیچیده بود، اما مصرفکنندگان برای ادامه بازی و حل پازل انگیزه داشتند.
-
بازی چشم جاسوس M&M
در سال 2013، M&M کمپین بیسکویت نمکی M&M را عرضه کرد و یک بازاریابی محتوایی به صورت بازیسازی، برای آن ارائه کرد. این رویداد از بخشهای مختلفی تشکیل شده بود. در بین آنها یک بازی ساده جاسوسی چشم وجود داشت. این برند یک تصویر بزرگ پر از شکل برند را در صفحه فیسبوک خود منتشر کرد. وظیفه کاربران بسیار ساده بود پیدا کردن بیسکویت نمکی کوچک پنهان در بین آبنباتها. این بازی مورد استقبال بسیاری قرار گرفت و به سرعت به صورت بازاریابی ویروسی درآمد و سروصدای زیادی در رسانههای اجتماعی ایجاد کرد.
در ابتدا غیر قابل باور به نظر میرسید که کاربران واقعا بخواهند زمانی را صرف پیدا کردن بیسکویت نمکی کوچکی کنند و سپس بازی را با دوستان خود به اشتراک بگذارند، اما این فعالیت به وضوح توانست تمام کسانی را که انجام بازیهای مشابهی را در دوران کودکی خود تجربه کرده بودند به سمت خود جذب کند.
-
بازی شکار لذت با بستنی Magnum
اگر تصور کردهاید که گیمیفیکیشن برای بازاریابی محتوایی یک امر نسبتا جدید بوده است، در نظر بگیرید که پیش از این Magnum در سال 2011 از یک بازی مهارتی آنلاین هوشمند که شکار لذت نامیده میشد، استفاده کرده است.
در تمامی نسخههای این بازی، بازیکنان یک شخصیتی را کنترل میکردند، ” Magnum Woman”. وظیفه اصلی آنها این بود که به او کمک کنند تا شکلاتهایی را جمعآوری کند، در حالی که از یک صفحه وبسایت به وبسایت دیگر می پرید از بازدید برندهایی چون سامسونگ گرفته تا داو و حتی یوتیوب. این شخصیت سریعا بازیکنان را درگیر کرد و بازی به سرعت به شکل ویروسی درآمد.
بازی شکار لذت Magnum خودش به تنهایی هیجانانگیز نبود، بلکه توانست به خوبی با کانالهای اجتماعی Magnum ترکیب شود. با اتمام و تکمیل شکار لذت، بازیکنان می توانستند نتایج خود را در شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذارند و دوستان خود را به چالش بکشند تا نتایج آنها را به دست بیاورند.
ویژگیهایی که یک گیمیفیکیشن باید داشته باشد:
-
لذتبخش و جذاب باشد که باعث ایجاد وفاداری در کاربر شود. بالطبع شما زمانی که یک تجربه خوب از یک بازی داشته باشید قطعا به دوستان خود پیشنهاد میدهید و این موضوع باعت انتشار یک بازی میشود.
-
باید حس کنجکاوی را برانگیزد.
-
ساده، کوتاه و قابل فهم باشد که باعث سردرگمی کاربر نشود.
-
از اغراق بپرهیزید.
-
طراحی ux جذاب داشته باشید.
-
جنبه آموزشی را در نظر بگیرید.
کلام آخر:
درباره گیمیفیکیشن چیست صحبت کردیم و ویژگیهای کاربردی در اینکار را بیان کردیم. در حقیقت کسب و کارها، گیمیفیکیشن را به عنوان ابزاری جهت افزایش موفقیت در حوزهی خویش نگاه میکنند.
این نکته را باید در نظر بگیرید که آیا گیمیفیکیشن برای کسب و کار شما مناسب است؟ برای دانستن این موضوع باید به این سوال پاسخ دهید که شما چه چیزی را تولید میکنید؟ به همین دلیل سه نکته را باید در نظر بگیرید:
-
وظیفهمحور: معمولاً نیازهای اساسی را پوشش میدهد یاخیر و محدود به مواردی خاص است.
-
اعتبارمحور: به کاربران ابزاری را ارائه میدهد که با استفاده از آن میتوانند تجربه، تخصص، توانایی و دانش خود را نشان دهند؟
-
الهامبخش: به کاربران کمک میکند که به اهداف خودسازی و خودآموزی خود به وسیله خلاقیت و توسعه شخصی دستیابند؟
امیدواریم توانسته باشیم شما را با این روش آشنا کنیم از شما عزیزان بابت همراهی متشکریم. منتظر نظرها و تجربیات شما در اینباره هستیم.
نظر شما در تصمیم دیگران اثرگذار است.
لطفا برای همراهان درسمن و بهتر شدن دوره نظر خود را بنویسید.