درباره هدف smart چه میدانید؟
هر کسی در زندگی خود هدفهایی دارد که برای رسیدن به آن تلاش میکند اما ممکن است موفق نشود مثلا خود بنده بزرگترین هدفم انتخاب رشته تحصیلی، در دانشگاهی بود که علاقهمند به آن بودم اما سال اول موفق به کسب نتیجه مورد نظر نشدم تا اینکه تصمیم گرفتم در روش خود تغییر ایجاد کنم اما نمی دانستم چگونه؟ بالاخره یک روز با کلمه هدف smart برخورد کردم و کنجکاو شدم درباره آن بیشتر بدانم. بعد از خواندن مطلب درباره این روش تصمیم گرفتم هدفگذاری خود را مطابق با آن انجام دهم تا نتیجه را ببینم.
میتوانم بگویم که با استفاده از این روش به هدفی که میخواستم نزدیک شدم و از نتیجهی آن بسیار لذت بردم برای همین تصمیم گرفتم تا من هم مطلبی درباره این روش بنویسم؛ امیدوارم مورد پسند شما قرار بگیرد.
از صحبتهایی که در ابتدا بیان کردم حتما متوجه شدهاید که هدفگذاری به روش اسمارت یک مدل هدفگذاری است که احتمال رسیدن به هدف و موفقیت شما را افزایش میدهد. شاید اغلب شما وقتی این مقاله را میخوانید بگویید:
"لطفا بس کنید. دربارهی تنظیم اهداف هیچ حرفی نزنید. من به تمام موضوعات این بحث مسلط هستم. میدانم که اهداف باید مثبت باشند، آنها را بنویسم و اولویتبندی کنم."
اما میخواهم به شما بگویم اگر روشی را به خوبی نشناسید به نتیجهبخش نبودن آن عادت میکنید و طولی نمیکشد که کل روش، کاملا فراموش میشود. هر روشی باید نکته به نکته رعایت و هر روز نکات آن تمرین شود تا در وجود شما ثبت شود.
چرا به هدفم نمیرسم؟
ادامه بحث را میخواهم با این سوال ادامه دهم که چرا ما به هدفمان نمیرسیم؟
این سوالی است که خیلی از ما در زندگی از خودمان میپرسیم، بدون آنکه بدانیم گاهی اوقات مشکل از برنامهریزی و مسیر رسیدن به هدف نیست بلکه، مشکل در تعریف خود هدف است! قبل از اینکه بقیه مطلب را بخوانید یک تعریف از هدف برای خود داشته باشید. کلمه هدف در ذهن شما چه تعریفی دارد؟
تعریف هدف:
هدف در واقع یک آرزو، خواسته یا نتیجه دلخواه است که شما در آینده میخواهید به آن برسید و برای بهدست آوردن آن نیاز به برنامه دارید. یک هدف ممکن است کلی باشد یا جزئی؛ بلندمدت باشد یا کوتاه مدت.
به طور مثال: معروف شدن برندمان در دو سال آینده که هدفی کلی است، اما ممکن است بخواهیم که برای 3 ماه آینده یک افزایش 10 درصدی ترافیک در سایت مد نظرمان داشته باشیم که این مورد جزء یک هدف جزئی بهحساب میآید.
خب این هم از تعریف هدف. بعد از آن می رسیم به این نکته:
-
از کجا بفهمیم که کدام هدف درست است؟
-
چرا گاهی در اول راه، هدف برایمان بسیار مهم است و با انگیزه شروع میکنیم ولی در ادامه ناامید میشویم؟
-
چگونه هدفگذاری کنیم که نتیجه خوبی داشته باشد؟
در ادامه با هدف smart میخواهیم به جواب این سوالات برسیم.
شکلگیری هدف smart:
اواخر قرن 19، فیلسوف آمریکایی به نام آلبرت هابارد متوجه شد که بسیاری از مردم برای رسیدن به خواستههای خود هر چه تلاش میکنند، شکست میخورند. او فهمید که مشکل افراد عدم تمرکز روی اهدافشان است نه بخاطر اینکه باهوش نیستند یا تنبلی میکنند. در واقع، مردم به روشی نیاز داشتند که بتوانند خواستههایشان را پله پله مشخص کرده تا انرژی خود را برای موارد پراکنده هدر ندهند. در اواخر قرن بیستم، این روش توسط جورج تی دوران (George T. Doran) معرفی شد.
آقای دوران، مشاور در حوزه مدیریت و مدیر یک شرکت در واشنگتن بود. او در نوامبر 1981 مقالهی خود را با عنوان «یک راه هوشمند برای نوشتن اهداف مدیریتی وجود دارد» منتشر کرد. این مقاله، هدفگذاری SMART را که نگاه جدیدی به روش انتخاب اهداف داشت، معرفی کرد. روش اسمارت (SMART) برخلاف اسمش که عجیب و کمی گول زن بهحساب میرسد قرار نیست یک الگوریتم خفن و پیچیده ارائه دهد که درست یا غلط بودن هدفتان را مشخص کند بلکه یک روش پله پله برای رسیدن به اهداف را مشخص میکند که از حروف اول 5 کلمه گرفته شده است و هر کدام به یک ویژگی اشاره دارند.
5 ویژگی کلمه اسمارت:
-
Specific (مشخص بودن)
شما باید بدانید دقیقا میخواهید چه چیزی به دست آورید؟ هر چه بیشتر توضیح دهید شانس بیشتری برای بدست آوردن آن دارید. در اهداف SMART بین «می خواهم میلیاردر شوم» و « میخواهم تا ده سال آینده به درآمد ماهیانه 50 میلیون تومان در ماه با تولید و فروش نرمافزار دست پیدا کنم» تفاوت زیادی وجود دارد. در اینجا باید یکسری سوال در هنگام تعیین اهداف کوتاه مدت و بلند مدت از خود بپرسید:
-
من دقیقا چه چیز میخواهم بدست بیاورم؟
-
کجا؟
-
چطور؟
-
چه وقت؟
-
با چه کسی؟
-
موانع و محدودیتهای سر راه من چیست؟
-
برای اینکه به این هدف برسم دقیقا باید چه کار کنم؟ راههای جایگزین برای دستیابی به این هدف چیست؟
-
Measurable (قابل اندازهگیری)
در قدم بعدی شما باید بتوانید اندازه بگیرید که چه قدر به سمت هدفتان پیش رفتهاید. معیار رسیدن شما به هدفتان باید قابل اندازهگیری باشد تا بدانید هر روز و هرلحظه در چه وضعیتی هستید و چقدر به هدف خود نزدیک شدهاید. با یک مثال برای شما این مطلب را روشن می کنم:
فرض کنید تعیین میکنید که در تمام امتحانات خود حداقل نمرهی ۱۴ را بگیرید. خب حالا باید مشخص کنید که برای گرفتن نمرهی ۱۴ باید چند صفحه کتاب مطالعه کرد؟ با چه کیفیتی مطالعه انجام شود؟ امروز چند صفحه باید مطالعه کنید؟
با استفاده از جادوی گیمیفیکیشن انگیزه کاری کارکنان خود را افزایش دهید.
-
Attainable (دست یافتنی)
حالا نوبت آن است که از خود بپرسید که آیا اصلا هدف من دستیافتنی است؟ منظور من این است که بررسی کنید آیا هدف مورد نظرتان برای شما واقعا قابل دستیابی است. در واقع باید ببینید تلاش، زمان و دیگر هزینههایی که برای رسیدن به هدفتان انجام میدهید در مقابل فواید، تعهدات و دیگر اولویتهای زندگیتان ارزش دارد. اگر خواسته شما قابل دستیابی نباشد، احتمال شکست افزایش پیدا میکند.
اما صبر کنید! این بدین معنی نیست که نمیتوانید هدفهای بزرگی که در نظر دیگران غیر ممکن به نظر میآید را برای خود مشخص نکنید! اتفاقاً میتوانید بلند پرواز باشید. ولی ابتدا باید به طور واقعگرایانه ببینید که این خواسته شما به چه منابعی نیاز دارد، چه امکاناتی میخواهد و چه توانمندیهایی را باید در خودتان ایجاد کنید. دقت کنید که از هدفهای تخیلی و غیر واقعی صحبت نمیکنیم، در اینجا راجعبه هدفهایی صحبت میکنیم که خیلی بزرگ هستند ولی غیر ممکن نیستند. یعنی شما احتمالاً در زمان حال توانایی انجام آن را ندارید، ولی با این حساب مشتاقید که در آینده به آن برسید.
با این هدفها چه میکنید؟
در ابتدا باید هدف را خرد کنید و به هدفهای کوچکترتقسیم کنید؛ چون همانطور که میدانید رسیدن به هدفهای کوچک راحتتر است. بعد یکی یکی برای هدفهای کوچکتر برنامهریزی کنید و به هر هدف که رسیدید برای خود جشن بگیرید. بالاخره هر راه طولانی از قدمهای کوچک تشکیل می شود، اینطور فکر نمیکنید!
میدانید خوبی اجشن گرفتن برای خود بعد از رسیدن به هدفهای برنامهریزی شده چیست؟ وقتی که به هر هدف کوچک میرسید، پیشرفت خود را حس میکنید و این احساس پیشرفت به آدم انگیزه بیشتری میدهد که راهی را که انتخاب کردهاید، ادامه دهید.
خرد کردن هدف کمک میکند که ناخودآگاهِ شما بداند همه چیز مرتب است. نیازی نیست روزی صد بار وضعیت الان را با هدف نهایی مقایسه کنید و ناامید شوید، بلکه هدف الان را، فقط با پله بعدی مقایسه کنید زیرا این هدفهای کوچک هستند که در مسیر اهداف بزرگ قرار دارند تا شما را به نتیجه دلخواه نزدیک کنند.
-
Realistic (مرتبط)
مورد بعدی این است که هدف شما باید با اهداف دیگری که دارید، همخوانی داشته باشد و دقت کنید که این خواسته باید مناسب شخصیت، نیاز و روحیات شما باشد. کافیست بدانید چرا باید انجامش دهید. از خودتان بپرسید: آیا این هدف همانی است که شما میخواهید یا نیاز دارید؟ فکر کنید که به هدفتان رسیدهاید، آن وقت چه تغییری در شرایط شما به وجود میآید؟ آیا این تغییر خوشحالتان میکند؟ آن را بخاطر اینکه بقیه از شما خواستهاند، انجام میدهید یا بخاطر اینکه دیگران هم اینکار را انجام می دهند، تصمیم گرفتهاید چنین هدفی برای خود انتخاب کنید؟
این سوالات برای شما مشخص میکند که چرا باید این هدف را انتخاب کنید. وقتی پاسخ این سوالها را بدهید متوجه همخوانی آن با دیگر اهدافتان و حتی مناسب بودن آن با روحیه و شخصیت خود میشوید.
-
Timely (زمان بندی شده)
بنظر من زمان پول است و برای انجام هر کاری یک برنامهریزی عملی لازم است. چرا که داشتن یک جدول زمانی شما را به فعالیت وا می دارد. پس جدول زمانی خود را تنظیم و مطابق آن عمل کنید.
اغلب میبینید که بسیاری از افراد در شروع سال، اهدافی را برای خود برمیگزینند و به روی کاغذ میآورند، اما آن را در پوشهای بایگانی کرده تا پایان سال هم به آن مراجعه نمیکنند. وقتی هدفی را انتخاب میکنید، باید با استفاده از یک جدول زمانبندی شده، مدام آن را وارسی کنید و از آخرین وضعیت خود باخبر باشید. به این ترتیب، اگر پیشرفتی داشته باشید، احساس رضایت خواهید داشت و به ادامهی راه ترغیب میشوید واگر احیانا به بیراهه رفته باشید باید به سرعت، خود را به مسیر درستی که داشتید هدایت کنید.
شاید برایتان سوال پیش بیاید که برای هر کار چقدر زمان بگذارم؟
باید زمانی که مشخص میکنید معقول باشد. نه خیلی طولانیمدت برنامهریزی کنید که کارایی شما کم شود (چون وقت طلاست!)، نه خیلی فشرده که اگر هر کار کوچکی در این میان پیش بیاید، مجبور شوید کارتان را عقب انداخته و بدقول شوید.
چه مدیرانی از هدف smart استفاده کرده اند؟
حالا دیگر میدانید که هدف smart چگونه انتخاب میشود و چه ویژگیهایی دارد. اکنون میخواهیم افراد موفقی که در دنیا، از این تکنیک استفاده کردهاند را بشناسیم.
-
جف پراکتر مالک مدیر شرکت DollarSprout
جف پراکتر میگوید: من به عنوان مدیر تیم تولید محتوا هر هفته از هدف گذاری SMART استفاده میکنم تا امور کارم را روانتر پیش ببرم.
برای مثال یکی از هدفهای من این است:
"من میخواهم در طول 2 ماه آینده ترافیک طبیعی سایت از موتور جستجو را 10% افزایش دهم. این کار قرار است با بهینه کردن محتوای سایت و ایجاد 10 بک لینک با کیفیت انجام شود."
-
مشخص بودن هدف: افزایش 10 درصدی از موتور جستوجو تا 2 ماه آینده.
-
قابل اندازهگیری بودن: ایجاد 10 بک لینک که قابل اندازهگیری است.
-
در دسترس بودن: اگر همه تیم با هم تلاش کنیم میتوانیم به این هدف برسیم.
-
مرتبط و مناسب بودن آن: موتور جستوجو مهمترین منبع ترافیک برای کسب و کار ماست که مستقیماً بر موفقیت ما تأثیر دارد.
-
داشتن بازه زمانی: در طول 2 ماه آینده باید به این هدف برسیم.
-
ملانیا بالک مدیر استراتژی شرکت رسانه
ایشان از هدف smart برای کار با مشتریهایش استفاده کرد. او در مثالی گفته است با افزایش ترافیک وبسایت خود سعی میکنیم مشتریان را افزایش دهیم.
به طور دقیق یکی از هدفهای ما این است که تا ماه می 300000 بازدیدکننده جدید در هر ماه داشته باشیم.
-
مشخص بودن هدف: نتیجه و زمان هدف مشخص است چون توسط تیمی که داریم، انجام میشود.
-
قابل اندازهگیری بودن: اندازه گیری در Google Analytics.
-
در دسترس بودن: بازدید سایت ما باید 20٪ از بازدید فعلی بیشتر شود. شاید کمی بلند پروازی بهنظر آید ولی در زمان سه ماه، با بودجه اضافی قابل انجام است.
-
مرتبط و مناسب بودن آن: با اهداف دیگر شرکت متناقض نیست.
-
داشتن بازه زمانی: ما سه ماه برای این هدف در نظر گرفتیم.
کلام آخر:
در پایان فراموش نکنید که هدف smart قابل تغییر است؛ پس هر چند وقت یکبار هدفتان را بازبینی کنید. هر چه پیش میروید از تجربههای خود و دیگران یاد بگیرید، تا هر جایی که لازم است هدف خود را اصلاح کنید.
این را بدانید که خواستههای آدم و همچنین شرایط اطراف تغییر میکند. ممکن است چیزی که 2 سال پیش هدفتان بوده دیگر به کارتان نیاید؛ با این کار شما دو عمل ارزیابی و بازبینی را انجام میدهید که به SMART اضافه شده است.
پس ما وقتی میتوانیم به آرزوهایمان برسیم که یک هدف روشن داشته باشیم تا به نتایج مشخص تبدیل شوند. هدفهای مبهم، همیشه در حد یک خواسته باقی میمانند. امیدوارم شما هم بتوانید با هدف smart اهداف درستی برای خود و کسبوکارتان انتخاب کنید و به آنها برسید.
اگر دوست داشتید، به ما بگویید که هدف اولیه خود، تا چه حد نیاز به اصلاح دارد؟ آیا توانستید هدفتان را به هدف بهتری تبدیل کنید؟
نظر شما در تصمیم دیگران اثرگذار است.
لطفا برای همراهان درسمن و بهتر شدن دوره نظر خود را بنویسید.